شاپرک ها در برابر باد مي

ساخت وبلاگ
هيچ کس نمي تواند به فرد ديگري انگيزه بدهد.تنها کاري که ديگران مي کنند تشويق ما براي انجام دادن کارهاست.اين خود انسان است که بهترين مشوق و انگيزه دهنده براي خودش است.- هميشه در آسايش و آرامش نباشيداز اينکه کمي به خود سختي دهيد نهراسيد.بزرگ ترين مانع براي رسيدن به استعدادهاي دروني همين راحت طلبي است.اتفاق هاي مهم زماني رخ مي دهند که شما کمي هم تلاش و سختي را تحمل کنيد.- از اشتباه کردن نهراسيد- فکر خود را به مسايل معمولي محدود نکنيدسعي کنيد بزرگ و وسيع فکر کنيد.- شاد بودن را در زندگي خود انتخاب کنيدافراد شاد هميشه انگيزه بيشتري براي انجام امور دارند. - به خود ياد بدهيد که کاري که آغاز کرده ايد را بايد تمام کنيدبسياري از ما پيش از پايان يک کار يا انجام يک تصميم، سراغ کار ديگري مي رويم. اين خوب نيست.هميشه کارهاي خود را تمام کنيد.- در حال زندگي کنيدوقتي در گذشته ها گير کرده ايد يا در آينده اي که نيامده سير مي کنيد، نمي توانيد از لحظه هاي کنوني خود استفاده و تصميمات درست اتخاذ کنيد.- خود را مجبور کنيد تا از زندگي لذت ببريدلذت بردن بهترين شغل بهشت است.- وقتي درمانده مي شويد يا شکست مي خوريد، شاپرک ها در برابر باد مي...
ما را در سایت شاپرک ها در برابر باد مي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ckhorramshahrihab بازدید : 100 تاريخ : جمعه 10 دی 1395 ساعت: 19:53

هرآهن ربا دو سر دارد که به هر يک از سرهاي آن قطب گفته مي شود . قطبي از آهن ربا که به سمت شمال قرار مي گيرد قطب شمال ناميده مي شود که با علامت N نمايش داده مي شود . قطب ديگر آهن ربا که به سمت جنوب قرار مي گيرد ، قطب جنوب ناميده مي شود که با علامت S مشخص مي شود .اگردو آهن ربا را به هم نزديک کنيم به يکديگرجذب نمي شوند و بر عکس اگراز طرف دو قطب غير همنام ( مثلا S و  N) به هم نزديک شوند ، همديگر را جذب خواهند کرد .هشدارهاي پليس و نيروهاي امنيتي و خطرات احتمالي تروريستي . همچنين عوامل جوي از قبيل گرما و سرما هرگز توان ايجاد خلل در اراده مردمي که جذب هدف مشخصي مي شوند را ندارد .از دور اورا مي بينم که مانند هر محتاجي دست خود را به طرف رهگذران دراز مي کند . حقيقتي انکار ناپذير که در بيشتر مجتمعات بشري به وضوح قابل مشاهده است .لبخندها و شاديهايش را فقط با زني که آن طرف خيابان بر روي ويلچر نشسته است تقسيم مي کند .نزديکتر که مي شوم ، از افکار و قضاوتهاي عجولانه ام دلگير مي شوم . چيزي که الان به وضوح مي بينم ، دختر بچه هشت يا نه ساله ايي است که بسته دستمال کاغذي به دست گرفته و ا شاپرک ها در برابر باد مي...
ما را در سایت شاپرک ها در برابر باد مي دنبال می کنید

برچسب : داستان کوتاه عاشقانه,داستان کوتاه آموزنده,داستان کوتاه کودکانه, نویسنده : ckhorramshahrihab بازدید : 107 تاريخ : جمعه 10 دی 1395 ساعت: 19:53

 شايد روزي به کارتان  آيد .توجه ....... توجه .........توجه ........توجه جواب نهايي و تشخيص درمان با پزشک معالج مي باشد .پس لطفا عجولانه نتيجه گيري نفرماييد .حروف اختصاري در هر آزمايش :FBS --------- قند خون ناشتاMCHC ------ غلظت متوسط همو گلوبينWBC ------- شمارش گلبول هاي سفيدRBC -------- شمارش گلبول هاي قرمزHB --------- همو گلوبينHC ------- (هماتو كريت) درصد گلبول هاي قرمز در خون HCV ------- حجم متوسط گلبول هاي قرمزHCH ----- مقدار متوسط همو گلوبين در گلبول هاي قرمزR.D.W ----- ضريب تغييرات اندازه گيري گلبول هاي قرمزPLT -------- شمارش پلاكت هاPTE -------- در صد پلاكت هاMPV ------- حجم متوسط پلاكت هاMCH ------- وزن متوسط هموگلوبينMCV ------- حجم متوسط هموگلوبينM/E ------- نسبت سلول هاي زاينده گلبول سفيد به قرمزRDW ------ پهناي گلبول قرمز در منحنيUA --( تجزيه کامل ادرار ) PH،رنگ ،بو،توده هاي متراکم TGs---- (تري گليسيريد)چربي که باعث رسوب دررگها و عروق ميشود . با تشکر و سپاس فراوان : وبلاگ خرمشهريها شاپرک ها در برابر باد مي...
ما را در سایت شاپرک ها در برابر باد مي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ckhorramshahrihab بازدید : 118 تاريخ : جمعه 10 دی 1395 ساعت: 19:53

"حکم طلاق"اثر : سيد حميد موسوي فرد"سکينه" خانم همسايه مون با شوهرش "کريم" چند روز پيش  از ماه عسل برگشتن . به اين مناسبت هم مهماني مفصلي براه انداختن . با کلي غذاهاي چرب ،خوشمزه و رنگارنگ .هنوز چند ساعتي از رفتن پدر نگذشته بود که ...- در خانه باز مي شود و پدر سراسيمه مي پرد توي حياط و از اتاق خواب سر در مي آورد ._حليمه ، حليمه مادر که در آشپزخانه مشغول پياز خورد کردن بود ، و چشمهايش قرمز و پر اشک بودند . چاقو به دست  مثل اسپند روي آتش مي رود سراغش ._ يهو چت شد مرد قلبم وايساد ، تو که همين الان رفتي بيرون ، کي رسيدي برگردي ؟پدر وقتي چهره عصبي و چاقوي براق را در دست مادر مي بيند . قدمي به عقب بر مي دارد و مي گويد : شناسنامه يا کارت شناسايي ام رو بده ، زود باش .مادر چشم غره مي رود که : واسه چته ؟پدر نيم نگاهي به چاقوي در دست مادر مي کند و مي گويد: ببين حليمه اول صبحي گير نده . بده عجله دارم .  _ با خودت چي فک کردي مرد؟ لابد گفتي مي پيچونمش ، نمي فهمه .- بلانسبت ، گفتم که کاري پيش اومده ._آره جون عمه ت .ديروز سکينه همه چيو واسم تعريف کرد.- خوب مي گي چکار کنم ، به همسايه ام شاپرک ها در برابر باد مي...
ما را در سایت شاپرک ها در برابر باد مي دنبال می کنید

برچسب : داستان کوتاه عاشقانه,داستان کوتاه آموزنده,داستان کوتاه کودکانه, نویسنده : ckhorramshahrihab بازدید : 174 تاريخ : جمعه 10 دی 1395 ساعت: 19:53

داستان کوتاه " تک _ پاتک ...! "اثر : سيد حميد موسوي فرد_ حاج علي ايستاده بود و سعي داشت سبيل هاي نداشته اش را لاي دندانهايش بگيرد .بچه ها مطمئن بودند که نگراني اش بي مورد است .اما او هنوز با سبيل هايش ور مي رود .مي گفت : از بچگي عادتش بوده !!!ماها به همديگر خيره مي شويم و يکصدا مي گوييم ، جويدن سبيل از بچگي ؟حاجي هم بي خيال ساده انديشي هاي ما ، دوربين قناصه را زوم مي کند و در حالي که درجه هاي شماره گذاري شده را تنظيم مي کند ، مي گويد : حرص و جوش خوردن را مي گويم .عاقبت سر و کله پنج خودروي "ون" از دور پيدا مي شود که به سمت جاده ساحلي در حال حرکت بودند ._ حاج علي لبخندي مي زند و مي گويد : آن روز گرد و خاک غليظي از شلمچه به سمت راه آهن به پا خواسته بود . صداي زنجيرها ، شليک گلوله ، شعار و هوسه دشمن از همه جا شنيده مي شد . حالا ديگر دشمن نقشه هاي کاغذي را کنار گذاشته با اطلاعات آدمهاي خود فروش از تحرکات ، محل اسکان ، جاده ، و حتي تعداد نيروهاي روبرويش لحظه به لحظه آگاه مي شد . صداي خنده بچه ها بار ديگر بلند مي شود . حاج علي دستش را از گوشه سبيلها کنار مي کشد و مي گويد :"محسن" توانسته شاپرک ها در برابر باد مي...
ما را در سایت شاپرک ها در برابر باد مي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ckhorramshahrihab بازدید : 92 تاريخ : جمعه 10 دی 1395 ساعت: 19:53